تکنیکال یا بنیادی؟
15 آذر 1399
ارسال شده توسط رضا زمانی
زمان مطالعه: 3 دقیقه
به نظر شما تحلیل تکنیکال بهتر است یا بنیادی؟
همانطور که میدانید برای اینکه با استفاده از تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام یک شرکت را پیشبینی کنید، نیاز به اخبار و اطلاعات دارید. این اخبار از منابع مختلفی به دست شما میرسد که درنهایت باعث میشود که یک تصمیم در مورد سرمایهگذاری بگیرید؛ اما به این دلایل ممکن است اغلب این تصمیمات درست از کار درنیاید:
شایعات: شما در قدم اول باید تشخیص دهید خبری که میشنوید آیا شایعه است یا خیر. اگر شایعه باشد، پس حتماً نیت بدی پشت انتشار این خبر بوده که بعداً مشخص میشود و احتمالاً به ضرر سهامدار خُرد باشد. در این مورد برخی افراد باتجربه هم از تشخیص درست اخبار ناتواناند، چه برسد به یک تازهکار که ابتدای راه است.
اطلاعات سوخته: اگر خبری دارید که شایعه نیست و واقعیت دارد، قدم دوم این است که بدانید آیا این خبر قبلاً تأثیرش را در قیمت گذاشته یا خیر؛ یا به عبارتی اخبار دستاول است یا سوخته. معمولاً به این حالت گفته میشود این خبر قبلاً پیشخور شده است!
نداشتن همه اطلاعات: به فرض موفقیت در مراحل قبل، در قدم سوم باید مطمئن باشید که تمام اطلاعات لازم در مورد یک شرکت را دارید که بتوانید تصمیم درستی بگیرید. فرض کنید شما خبر افزایش فروش یک شرکت را در یک دوره یکساله میدانید، اما از بدهی کلان آن شرکت به یک بانک خصوصی و درگیریهای قانونی آنها خبری ندارید! این باعث میشود تصمیمتان در مورد آن سهم، بهاندازه کافی درست نباشد و نتایج عکس انتظار شما رخ دهد.
عدم دانش و تجربه بهکارگیری اطلاعات: در قدم بعد، اگر تمام اطلاعات معتبر هم در دسترس باشد، باید دانش و تجربه کافی برای ارتباط دادن آنها به هم را داشته باشید وگرنه نتیجه دلخواه رخ نمیدهد.
عدم تعیین محل ورود دقیق به سهم: مهمترین دلیل استفاده نکردن از تحلیل بنیادی در حال حاضر این است که بارها دیده میشود با توجه به ارزش بالای یک شرکت، قیمت آن مدتها در یک محدوده درجا میزند و رشدی ندارد که این باعث خواب سرمایه بیشازحد میشود. ما میخواهیم با ورود به یک سهم، در کمترین زمانِ ممکن شاهد شروع رشد قیمت آن باشیم.
دیدگاه بلندمدت: وقتی شما با یک تحلیل بنیادی وارد خرید یک سهم میشوید، به دلیل اینکه میدانید این سهم ارزش بالایی دارد ولی مشخص نیست چه موقع به آن ارزش میرسد، بهناچار باید مثل سرمایهگذاری در ملک یا خودرو، انتظار بلندمدت داشته باشید تا درگذر زمان به ارزش واقعیاش برسد. اگرچه این دیدگاه در تکنیکال هم وجود دارد و تأکید بزرگان بورس، فعالیت در بلندمدت است، اما بههرحال استفاده از آن در کوتاهمدت امکاپذیر نیست.
استفاده از تحلیل تکنیکال هم دلایل زیادی دارد:
هر اطلاعاتی که در نمودار وجود دارد عین واقعیت است. لازم نیست شما واقعیت و شایعه را از هم جا کنید؛ درواقع حق مطلب را این ضربالمثل ادا میکند: «آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است!»
در نمودارها هیچ رانتی نیست؛ هیچ حقهای نیست؛ هیچ اطلاعات سوختهای وجود ندارد؛ پس رکب خوردنی هم در کار نیست.
تحلیل تکنیکال علم بسیار قدرتمندی است که با کمترین خطا، اطلاعاتی به ما میدهد که در هیچ کجای شرکت و در هیچ مجمعی گفته نمیشود.
تحلیل تکنیکال علم بهکارگیری الگوهای تاریخی گذشته در آینده است، چون تاریخ تکرار میشود و درنتیجه: بُرد با ملتی است که از تاریخ خود آگاه باشد!
در تکنیکال شما سوار بر بالگرد، از بالای یک جنگلی بزرگ به درون آن نگاه میکنید، بنابراین اشراف کامل به مسیرتان دارید.
در نمودار ما چند قدم جلوتر از گزارشات و اخبار شرکت هستیم.
نتیجهگیری
به نظر میرسد تحلیل تکنیکال اطلاعات دقیقتری در اختیار میگذارد و به نوعی بیشتر میشود روی آن حساب کرد. مخصوصاً اگر از نظر دیدگاه زمانی سرمایهگذاری، در دستهبندی میانمدت و کمتر از آن قرار دارید، شاید اصلاً تحلیل بنیادی برایتان مناسب نباشد. اما اگر در دستهی بلند مدت قرار دارید، بهتر است علاوه بر تحلیل تکنیکال سهم مورد نظر، از وضعیت بنیادی آن شرکت و ارزش ذاتی آن مطلع باشید. البته من در دوره آموزش جهشی بورس در 10 روز! روش بسیار ساده و قابل اجرایی را ارائه کردهام که بتوانید بدون استفاده از اخبار و گزارشات شرکتها و بازهم از طریق تکنیکال از ارزش حدودی یک شرکت مطلع شوید!! باور ندارید؟ میتوانید با تهیه آن به این موضوع پی ببرید!
به نظر شما این دیدگاه در مورد تحلیل تکنیکال و بنیادی صحیح است؟ نظر خود را برایم بنویسید.
احتمالا از این مطالب هم خوشتون بیاد:
متاسفانه مطلبی مشابه با این موضوع در سایت وجود نداره 🤷♂️.
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید